خلاصه داستان: جیسون بورن انحراف خیلی زیادی از شکل وظاهر و نحوه ی داستانگویی قسمت های قبلی ندارد.بورن در مقابل CIA در چالشی با مضمون”قبل از اینکه تو را بگیرند آن ها را بگیر!” قرار دارد. برای این ساختار تنها شخصی که میتوان از سری قبلی به این نسخه منتقل کرد شخصیت جولیا استایلز یعنی نیکی پارسونز که در حال حاضر برای یک سازمان لو دهنده اطلاعات کار میکند است. CIA پر است از شخصیت های جدید همچون مدیر جدید رابرت دوی(با بازی تامی لی جونز) شخصیت “لی/Lee” که به عنوان یک کارشناس مسائل سایبری در فیلم حضور دارد(با بازی آلیشیا ویکاندر) و همچنین یک قاتل(با بازی وینسنت کسل) در سایه که تنها چیزی از او میدانیم کلمه ی “دارایی” است.حوادث فیلم در تمامی نقاط جهان من جمله آتن برلین لندن ریجاویک(پایتخت ایسلند) و لاس وگاس در جریان است.شخصیت جیسون بورن به طرز بیرحمانه ای پردازش میشود و حتی پا را از اولتیماتوم بورن به عنوان بهترین فیلم چهار اثر اول فراتر میگذارد.کار با دوربین پال گرین گرس یکی از دلایل این امر است. جیسون بورن کم کم به یاد می آورد که واقعاً چه کسی است و سعی میکند حقایق پنهان در مورد گذشته اش را کشف کند…